به نام خدا
اتاق پژواک به آن دسته از خبرها در رسانه ها و شبکه های اجتماعی اطلاق میشود که با واقعیت تطابق ندارند، اما به دلیل همسو بودن با باور مخاطب و تکرار آن در این رسانه ها به باور عمومی تبدیل شده است.
اتاق پژواک پدیده ای به کاربرده شده در زمینه رسانه است. این تئوری بیانگر وضعیتی ست که در رسانه های امروز حضور پررنگی دارد در پدیده اتاق پژواک مهمترین المان باورها و عقاید .هستند به صورتی که دارنده پیام با تکرار مجدد پیام
طوری به حقیقت جهت میدهد که همه افراد تصور کنند
برداشت افراطی پدیده حقیقت دارد در اتاق پژواک باورها و عقاید در سازوکاری بسته با ارتباطات و تکرار تحمیل میشود. افراد هم با مواجهه با موقعیت اتاق پژواک به دنبال اطلاعاتی می روند که عقاید و نظراتشان را تایید و تقویت کند که این حالت ناآگاهانه منجر سوگیری تاییدی در فرد میشود. این رویه را میتوان در اخبار ارزش گذاری و حبابهای استارتاپی نیز مشاهده کرد.
اتاق پژواک زمانی که در بستر اینترنت و هنگام مباحثات رخ میدهد به شرکت کنندگان این حس را میدهد که باورها و
عقایدشان مانند پژواکی به آنها بازمیگردد. افرادی که با وضعیت اتاق پژواک درگیر میشوند معمولا به دلیل اعتماد به نفس بیشتری که به واسطه تایید شدن توسط دیگران پیدا می کنند وارد این فرایند می.شوند میتوان گفت که با طیف وسیع اطلاعاتی که اینترنت در اختیار کاربران قرار داده آنها میتوانند از کانالهای گوناگونی اطلاعات را دریافت کنند.
به نام خداوند بخشنده مهربان
مقاله پیش رو با اشاره ایی به تعریفی از موسیقی ،اهمیت وجایگاه رسانه رادر فضای نوین رسانه ای که درآن رسانه های نوین به ویژه رسانه های تحت وب جایگاه ویژه ای یافته اند تلویزیونهای فارسی زبان گسترش زیادی یافته اند تبیین می.کند برخی از مهمترین بازیگرانی که در این عرصه در کشورمان تأثیر گذارند و فعالیت آنها به ویژه در دهۀ اخیر بر تولیدات موسیقیایی و فضای موسیقی و نیز چگونگی توجه مخاطبان جوان به موسیقی مؤثر بوده است معرفی و نقش هر یک از آنها و جایگاه آنها از دهه ۱۳۸۰ تابرامروز تحلیل و ارزیابی شده است. از مهمترین نقش آفرینان در این عرصه شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان هستند که تمرکز عمده این مقاله .آنهاست از این رو برجسته ترین برنامه های این شبکه ها که بر موسیقی متمرکزند و در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفته اند تحلیل و ارزیابی میشوند در پایان برخی راهکارها و پیشنهادهایی برای سیاست گذاران و مدیران فرهنگی ارائه شده اند.
جایگاه رسانه موسیقی در فضای نوین رسانه ای
در طول نیمۀ دوم قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم گوش دادن به موسیقی به تدریج به سرگرمی بسیار پرطرفداری در جهان تبدیل شد در برهه های مختلف در بافت های گوناگون اجتماعی موسیقی کارکردهایی حتی بسیار فراتر از سرگرمی نیز پیدا کرد و گاه از آن در تهییج افکار عمومی و تقویت روح مبارزه با حماسه و گاه به عنوان ابزار نقد حوزه قدرت و سیاست بهره گرفته شده است کارکردهای موسیقی به سادگی احساس جمعی را در شرایط تغییر و برانگیختگی قرار میدهد و میتواند مولد همبستگی ،اراده نشاط و آرامش و حتی هوشیاری بوده و یادر نقطه مقابل، عرصه ای برای لذت جوییهای مفرط ،عامیانه سهل انگاری ناهشیاری و مصرف گرایی
و در نهایت شیوع وابستگی و مسئولیت ناپذیری باشد.
از زاویه دیگر هم اگر به موسیقی نگاه کنیم با این واقعیت روبه روایم که موسیقی به عنوان رشته ای کاربردی به طور گسترده در عرصه های ،آموزشی فرهنگی و اجتماعی و حتی زمینه های تربیتی جایگاه اساسی پیدا کرده است و چون ابزاری روانی و اجتماعی میتواند در تقویت و تسهیل پاره ای از نیازهای انسانی ارزشمند و کارساز باشد .کارکردهای گوناگون موسیقی اعم از سرگرم سازی یا آگاهی بخشی و ... باعث شده است تا بسیاری از صاحب نظران از رسانه موسیقی سخن به میان آورند و آن را در کنار رسانه های تأثیر گذار دیگر قرار دهند.
موسیقی و نیاز مخاطبان
نظریه استفاده و ،رضامندی یکی از مهمترین نظریه ها در حوزۀ ارتباطات ،است که کارکرد رسانه ها برای مخاطبان را از منظر نیازهای آنها به رسانه ها تبیین می.کند پیش فرض نظریهٔ یاد شده این است که مخاطبان رسانه ها پویا و فعال هستند و بنابراین میتوانند در مورد چگونگی استفاده از رسانه ها یاپیامهای رسانه ای تصمیم گیری کنند در واقع در نگاهی فشرده به تعامل رسانه ها و مخاطبان، در یک سویۀ ماجرا، رسانه ها هستند که تلاش میکنند با رسانه های جمعی به سه روش مربوط به هم انگارههای فرهنگ را به مخاطبان ارائه کنند .۱ آنها توجه مردم را به معیارهای رفتار قابل قبول در جامعه و نحوه صحبت دربارۀ آنها جلب میکنند؛ مثلاً نمایش نحوه برخورد پلیس با مجرمان ارتباطات اجتماعی ارتباط با جنس مخالف باعث میشود که مخاطبان انواع ارتباطات در جامعه را فرا گیرند رسانه ها به مخاطبان میگویند
چه چیزی جذاب و چه چیزی زیباست به نحوی هنجارها و ناهنجارها را مشخص میکنند .۲ رسانه های جمعی میگویند چه چیزی و چه کسی در جهان اهمیت دارند و چرا؟ آنها گویند چه کسی مشهور است از ستارگان سینما تا (دانشمندان و دلایلی برای این موضوع ارائه میکنند . رسانه های جمعی باعث میشوند افراد به ادراکی از خود و ارتباط یا عدم ارتباطشان با یکدیگر برسند برای مثال از خود بپرسند آیا من ظاهر مناسبی دارم؟ آیا من در مقایسه با اغلب ،افراد مذهبی ترم یا کمتر مذهبی ام؟ از سواد بیشتری برخوردارم یا کمتر؟ اغلب یک مقایسه سریع و ناخودآگاه اتفاق .افتد ممکن است خودمان و سبک زندگی خودمان را با افرادی از فرهنگها و کشورهای دیگر مقایسه کنیم .
در سویۀ دوم تعامل بین رسانه ها و مخاطبان مردم به عنوان مخاطبان رسانه ها هستند که با اراده و اختیار خود و بر اساس نیازهای خود تصمیم میگیرند که چگونه از رسانه ها استفاده .کنند مردم استفاده از رسانههای جمعی را با نیازهای خود تطبیق میدهند و رسانه ها برای
می کنندرفع نیازهای گوناگون آنها چهار کارکرد دارند
.١ لذت سرگرم سازی مخاطبان .۲ همراهی رسانه ها برای افرادی که احساس تنهایی میکنند تنهایی آنها را پر می.کند
.۳ رصد؛ مخاطبان از طریق رسانه ها از رویدادهای روزمره خبر و اطلاعات میگیرند .٤ تفسیر رسانهها چرایی اطلاعات و اخبار رویدادها که مخاطبان از طریق رصد به دست رویدادها را ارائه میت آورده اند را برای مخاطبان توضیح میدهند در واقع اطلاعات تفصیلی تر و تحلیلیتر درباره می کنند
صداوسیما
رسانههای داخلی مانند صدا و سیما که عمده فعالیت آنها در این زمینه بر پخش موسیقی از شبکههای رادیویی ،آوا نوا و پیام و شبکهٔ تلویزیونی آموزش اختصاص
دارد؛ اما نکته اینجاست که بسیاری از علاقه مندان موسیقی در میان نوجوانان و جوانان کمتر به رادیو گوش میدهند مگر به صورت تصادفی در تاکسی یا گاهی در شبکه آموزش برنامه رادیو (هفت که در شمار شبکههای پربیننده تلویزیون کشورمان نیست چه بسا تأسیس شبکه تلویزیونی آوا که به نظر میرسد در دستور کار صدا و سیما قرار دارد ناشی از احساس ضرورت در این زمینه .باشد عملکرد صدا و سیما البته نشان داده است که به عنوان مهمترین سازمان فرهنگی کشور میتواند در ذائقه سازی در زمینهٔ موسیقی مؤثر باشد و نقشی کلیدی داشته باشد در مقطعی در اوایل دههٔ ۱۳۷۰ خوانندگانی مانند عباس بهادری حسن ،همایون ،فال بیژن خاوری و ... معرفی شدند و در اواسط دههٔ ۱۳۷۰ نوعی موسیقی ،پاپ به صورت برنامه ریزی شده به منظور مقابله با موسیقی لس آنجلسی از طریق صدا و سیما ترویج شد که هر دو مورد با اقبال بسیار زیادی در جامعه روبه رو شد و خوانندگانی مانند علیرضا عصار قاسم افشار محمد ،اصفهانی مجید اخشابی حسین ،زمان امیر ،کریمی مرحوم ناصر عبداللهی و بسیاری دیگر در تجربۀ دوم به مخاطبان معرفی شدند. در ادامه حتى صدا و سیما در معرفی خوانندگان موسیقی ایرانی که امروز در جامعه بسیار مطرح هستند همچون سالار عقیلی همایون شجریان علیرضا قربانی و کیخسرو پورناظری نیز نقشی بسیار پررنگ ایفا کرد با این همه به نظر میرسد که نقش رادیو در سالهای اخیر
پررنگ و نقش تلویزیون در مقطع امروز در این زمینه بسیار کمرنگ است.
در میان شبکههای رادیویی علاوه بر رادیو پیام که بخش زیادی از برنامه هایش به موسیقی اختصاص دارد و برخی از برنامه های رادیو فرهنگ به معرفی تخصصی و نسبتاً دقیق قطعات موسیقایی تمرکز یافته اند میتوان از رادیو آوا و نوا یاد کرد به طور خاص برای این منظور تأسیس شده اند
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
این نهاد فرهنگی با صدور مجوز پخش آلبومهای موسیقی و نیز برگزاری کنسرتهای موسیقی و همچنین برگزاری جشنواره موسیقی فجر دراین زمینه ایفای نقش می.کند از مسائلی که این نهاد به آن مبتلا بوده تغییرات بسیار سریع مدیران کل موسیقی در سالهای اخیر است که گاه فرصت به ثمر نشستن برخی سیاستها و برنامه ها را از بین برده است با این حال به نظر میرسد در دههٔ ۱۳۸۰ بخش زیادی از تمرکز فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر موسیقی پاپ بوده و خوانندگان بسیاری با مجوز این وزارتخانه وارد فعالیت در عرصۀ موسیقی پاپ شده اند به نحوی که فهرست طویلی از خوانندگان در سالهای اخیر به بازار موسیقی معرفی شده است؛ از افرادی مانند احسان خواجه امیری رضا صادقی حمید حامی مانی رهنما محسن یگانه بنیامین بهادری و ... در سالهای پیشتر گرفته تا اخیراً نیما فلاحی و شهرام شکوهی به علاوه در سالهای اخیر موسیقی پاپ نیز بخش خاص خود را در جشنواره فجر پیدا کرده است.
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
به نظر میرسد تمرکز فعالیت حوزه هنری در دهه ۱۳۸۰ بیشتر بر ادبیات داستانی به ویژه ادبیات دفاع مقدس و در رده ،بعدی تولید فیلم متمرکز بوده است و البته در این زمینه موفقیتهای چشمگیری داشته است حتی برخی از آثار ادبی حوزه هنری مخاطبان بینالمللی پیدا کرده و به زبانهای خارجی ترجمه شده.اند اما نقش حوزۀ هنری در زمینهٔ موسیقی در این سالها کمرنگ بوده و یادآور تولیدات موسیقیایی
شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان
در وضعیت آشفته ای که در زمینه عرضه موسیقی مخاطبان با آن مواجه هستند نقش شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان که به ویژه در نیمۀ دوم دهۀ ۱۳۸۰ به صورت قارچ گونه بر تعداد آنها افزوده شد بسیار بارز بوده است. در سالهای اخیر در وضعیت خلایی که به دلایل مختلف در فضای رسانه ای کشور در زمینه عرضه موسیقی پدید آمده و گاه ذائقه پروری به هنگامی از سوی دستگاه های متولی این موضوع صورت نگرفته نوجوانان و جوانان با تولیدات موسیقیایی که بسیاری از آنها از حداقل معیارهای زیباشناختی برخوردار نیستند و بیشتر شبیه آلودگی صوتی هستند مواجه بودهاند و همین مسئله باعث شده است تا از مجراهای گوناگون از جمله شبکه های تلویزیونی ماهواره ای به رفع علائق و نیازهای خود در زمینه موسیقی بپردازند. در اینجا باید با قاطعیت گفت بسیاری از نوجوانان و جوانان به دلیل عدم برخورداری از سواد رسانه ای در این زمینه از اطلاعات و آگاهیهای کافی نیز برخوردار نیستند.
موسیقی در تلویزیونهای ماهواره ای فارسی زبان
شبکه های موسیقی پخش کننده نما آهنگ در زمرۀ مهمترین و البته پرتعدادترین شبکه ها در میان تلویزیونهای فارسی زبان .هستند این شبکه ها مانند جام جم jamejam متعلق به ایرانیان لس آنجلسی پی ام سی (pmc) ایران موزیک (iranMusic) و ... به طور شبانه روز نما آهنگپخش میکنند در واقع به جهت اینکه تکرار نما آهنگ در شبکه های تلویزیونی بسیار معمول است و مسئله خاصی ایجاد نمیکند تأسیس اینگونه شبکه ها بسیار راحت تر از شبکه هایی است که برای مثال بر پخش فیلم متمرکز .هستند بخش زیادی از برنامه های تلویزیون های فارسی متمرکز بر پخش موسیقی تنها آلودگی صوتی است و این برنامه ها از ساختار و محتوا و ارزش هنری یا موسیقیایی خاصی برخوردار نیستند ویدئو کلیپهای این شبکه ها بسیار تند، و همراه با فلشهای فراوان و مشحون از حرکات سبک و حرکات رقص غربی و تماس مردان و زنانی هستند که نقش معشوقه های اغلب بیوفای یکدیگر را بازی میکنند. البته برخی ازاین شبکه ها گاهی فیلم نیز پخش میکنند و در واقع هدف سرگرم کردن مخاطب است.
آکادمی موسیقی من وتو
آکادمی موسیقی شبکه من و تو یک برنامه تلویزیونی است که ظاهراً برای کشف استعدادهای ناشناخته موسیقی پاپ ایرانی با اجرای یکی از خوانندگان و بازیگران فیلمهای فارسی قبل از ،انقلاب با هدف بی اعتبار کردن موسیقی اصیل در میان ،جوانان ساخته و پخش شده است. نتایج این مسابقه توسط مردم و با استفاده از پیام کوتاه و تماس تلفنی انتخاب میشد فصل اول این برنامه با انتخاب هشت شرکت کننده از بین چندین نفر در لندن آغاز شد. فصل دوم این مجموعه نیز همانند فصل اول در لندن اجرا شد از مهمترین تفاوتهای دورۀ اول با دورۀ دوم میتوان به افزودن تعداد شرکت کننده ها از هشت به ۱۰ نفر .بود همچنین این مسابقه در قسمتهای اول آزمونی از تمام شرکت کنندهها گرفت و همانند برنامه امریکن آیدل به صعود
کننده ها کارت طلایی داد و از بین آنها ۱۰ نفر انتخاب شدند. متولیان شبکه من و تو برای اینکه برنامه در همان بدو شروع بتواند نظر مخاطبان را به سوی خود جلب کند دو کار اساسی انجام دادند؛ در آغاز نام برنامه را با عنوان آکادمی آراستند تا ناخودآگاه سطح آن بالا دانسته شود و نکته دوم این است که از وجود یک خواننده لس آنجلسی با سابقه نیز سود جستند.
شعر یادت نره
شعر یادت نره یک مسابقه در شبکه من و تو است که در آن یک نفر با شرکت در این برنامه بخت خود را برای بردن جایزه ۱۰۰ هزار دلاری می.آزماید در این برنامه شرکت کننده باید ادامه شعری را از یک ترانه که به شکل جای خالی است از حفظ بخواند این ترانه ها به صورت های مختلف از قبیل خواننده ها سبک شعر مانند ،عاشقانه شاد و ...)، زمان ساخت شعر مانند دهه ٦٠ یا ٧٠ و ...) دسته بندی شده است و شرکت کننده میتواند آنها را انتخاب کند. جایزهٔ ۱۰۰ هزار دلاری نیز از پیش انتخاب شده است.
برنامه موزیک شبکه من و تو
برنامه موزیک یک مجله خبری هنری است که به صورت هفتگی پخش و در آن ترانه ها و موزیک ویدئوهای جدید معرفی می.شوند در این مجلهٔ موسیقی برخی از آهنگهای ایرانی و خارجی که به تازگی به بازار موسیقی عرضه شدهاند پخش میشوند
دلایل جذابیت برنامههای موسیقی محور تلویزیونهای ماهواره ای برای مخاطب
سرگرمی
همان طور که پیشتر اشاره شد اغلب برنامههای موسیقی محور تلویزیونهای ماهواره ای بر سرگرم سازی مخاطبان متمرکز هستند و به نظر میرسد این خط مشی با ذات رسانه تلویزیون همخوانی بیشتری دارد از طرف ،دیگر این موضوع با روانشناسی اجتماعی جامعه ایران نیز تناسب زیادی دارد؛ برای بسیاری از ،مردم تماشای تلویزیون به معنای عام کلمه - که شامل تلویزیون ماهواره ای نیز میشود – به عنوان یک تفریح یا سرگرمی جدی در برنامه روزمره زندگی آنها محسوب میشود و اگر تلویزیون داخلی نتواند به این ،نیاز پاسخ مطلوب آنها را ،بدهد آنها به راحتی و به سرعت سراغ تلویزیونهای ماهواره ای میروند. از این رو شبکه های تلویزیونی ماهواره ای برنامه های گوناگونی در زمینه موسیقی که از محتوایی سرگرم کننده
برخوردار است برای مخاطبان خود پخش میکنند
بهره گیری از زیباییهای ساختاری
ویژگیها و قابلیتهای زیبایی شناختی و هنری یک برنامه تلویزیونی شامل نور، رنگ، دکور، بافت لباس مجریان یا گزارشگران زوایای گوناگون دوربین در هنگام تصویر برداری و ... از اهمیت زیادی برخوردارند و مخاطبان به این موضوعها اهمیت میدهند. برخی از برنامه های تلویزیونی پخش شده از شبکه های ماهواره ای به ویژه برنامه هایی مانند امریکن آیدل که دوبله و از این شبکه ها پخش شدهاند و نیز آکادمی موسیقی از این جهت از قابلیت جلب توجـه
مخاطبان برخوردار بوده اند
تعامل دوسویه با مخاطبان
تلویزیونهای ماهواره ای با بهره گیری فعال از قابلیتهای فضای مجازی به ویژه از امکاناتی که شبکههای اجتماعی مجازی در اختیار آنها قرار داده اند تلاش کردهاند ضمن رصد دیدگاه های بینندگان دربارۀ برنامههای خود و اعمال نظرهای آنها در حد مقدورات خود ـ وارد تعامل جدی و پویا با مخاطبان .بشوند برخی از شیوههایی که این شبکه ها برای هدف مذکور به کار گرفته اند عبارت اند از:
ایجاد صفحه در شبکهٔ اجتماعی فیس بوک و توئیتر
انواع نظر خواهیها در فضای وب در مورد برنامههای گوناگون خود از جمله برنامه های
متمرکز بر موسیقی • قرار دادن نسخه آنلاین برنامهها بر روی نت
تمرکز بر حضور پررنگ زنان در برنامهها
در بسیاری از برنامهها زنان به عنوان مجری و کارشناس نقش محوری و اساسی ایفا میکنند و این موضوع مبتنی بر این نگاه است که بخش زیادی از مخاطبان تلویزیونهای ماهواره ای را زنان تشکیل میدهند
آموزش سواد رسانه ای به خانواده ها در خصوص برنامه های ماهواره ای در مدارس و نیز رسانه ها
البته لازمه این موضوع این است که باور داشته باشیم و به این واقعیت اذعان کنیم که شمار زیادی از مردم در کشورمان - به ویژه در شهرهایی مانند ،تهران کرج مشهد و تبریز ــــ بـه ماهواره دسترسی گسترده دارند و این موضوع را به عنوان یک تابوی رسانه ای یا اجتماعی مطرح نکنیم که امکان سخن گفتن دربارۀ آن وجود نداشته باشد بلکه واقع بینانه به سراغ خانواده ها تا آنها را چه در خصوص پیامهای منفی سیاسی و چه فرهنگی اجتماعی برنامه های ماهواره آگاه .کنیم این پیشنهاد بر این فرض استوار است که اگر مخاطبان به آگاهی و شناخت لازم از تولیدات رسانه ای برسند در برابر برنامه های آسیب زای تلویزیون های ماهواره ای از برویم توانمندی بالایی برخوردار خواهند بود.
جلب مشارکت نوجوانان در برنامه های اجرا محور
به منظور تقویت برنامههای موسیقی اجرا محور میتوان با همکاری ،مدارس دانش آموزان مستعدی را که در زمینۀ موسیقی علاقه و دغدغه هایی دارند یا به صورت انفرادی به علائق خود میپردازند برای اجراهای گروهی و عمومی تر تشویق کرد میتوان با برگزاری مسابقه ای بین منتخبان ،مدارس سرانجام به چند گروه متخب نهایی رسید و از آنها برای اجراهایی در فرهنگسراها یا دیگر محیطهای فرهنگی استفاده کرد تا هم به توانمندیهای خود پی ببرند و هم با انگیزش بیشتر آنها سرمایه هایی برای آینده کشور ایجاد شوند.
تمهید اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی در استانهای مختلف و در خارج از کشور
حمایت سازمانها و نهادهای فرهنگی به منظور تسهیل اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی در سراسر کشور و در خارج از کشور ضمن اینکه به ترویج بیشتر این موسیقی و اصلاح ذائقه ها منجر خواهد شد و در خارج از کشور نیز در حوزه دیپلماسی هنری دستاوردهای زیادی را برای کشور به ارمغان خواهد آورد
نظر سنجی تلفنی از افراد ۱۵ تا ۳۵ سال شهر تهران دربارۀ ،موسیقی مرکز افکار سنجی و رصد فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات مهر ۱۳۸۹
.۲ بخشی که پیشتر در مقاله نوشته شده بعد از یکی از آثار منتشر نشده دکتر مهدی زاده بود که به دلیل عدم انتشار امکان ارجاع به آن وجود نداشت. لذا بحث قبلی به طور کامل کنار گذاشته شد و بحث دیگری البته بارویکردی مشابه جایگزین شد.
بیچرانلو، عبدالله (۱۳۹۳). رسانه موسیقی و جوانان ایرانی؛ با تمرکز بر موسیقی در تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان. فصلنامه رسانه. سال بیستوپنجم، شماره دوم. ۱۲۰-۱۰۱ .
خانواده آدامز (انگلیسی: The Addams Family) یک فیلم پویانمایی سهبعدی در ژانر کمدی ترسناک به کارگردانی کنراد ورنن و گرگ تیرنن است که از سوی یونایتد آرتیستس در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ منتشر شد.
نوع فیلم: انیمیشن – کمدی
محصول: آمریکا 2019
امتیاز: 10/6٫1
«خانوادهی آدامز» انیمیشنی در ژانر کمدی و ترسناک است که داستان خانوادهی متفاوتی بهنام آدامز را روایت میکند. این خانواده به دلیل تفاوتی که در سبک زندگیشان دارند، بین مردم بهعنوان هیولا شناخته شدند و با شورش مردم مجبور میشوند دور از انسانها زندگی کنند. پس از سیزده سال، دوستیِ دختر این خانواده با دختر شهردار جدید نگاه مردم را تغییر میدهد. سبک زندگی خانوادهی آدامز با خشونت بالا؛ اما فانتزی همراه است و درکنار تفاوت دیدگاهِ فرزندان خانواده با والدینشان و درک تفاوتها بهخوبی به نمایش گذاشته میشود
خشونت
صحنههای متعددی از رفتارهای خشونتآمیز بهعنوان رفتارهای هنجار و حتی بهعنوان شوخی در خانوادهی آدامز به نمایش درمیآید. ابزار بازی، (گیوتین، شمشیر و...) وسایل زندگی و طراحی خانهی آنها همگی وسایل خطرناک و خشنی است. ونزدی و پاگزلی برای تفریح رفتارهای خشونتآمیزی انجام میدهند؛ مانند دفنکردن یکدیگر، پرتکردن تبر به سمت هم و انداختن مواد منفجره بهسمت پدرشان. صحنههایی مانند فرورفتن تیر در سر، قطعکردن سر عروسک با گیوتین و حمله با شمشیر از رفتارهای عادی این خانواده است. مردم شهر که خانوادهی آدامز را هیولا میدانند، با منجنیق سنگهای بزرگی به خانهی آنها پرتاب میکنند تا خانهی آنها ویران شود. یکی از مصداقهای خشونت در این انیمیشن بیتوجهی مارگو به دخترش پارکر است. زمانیکه پارکر به اتاق کار مخفی مادرش وارد میشود، مارگو فرزندش را در اتاق زندانی میکند.
ترس
این انیمیشن با لحظات کمدی همراه است؛ اما در برخی صحنهها، خانوادهی آدامز و محل زندگی آنها بهدلیل صداهای عجیب، موزیک ترسناک و نمایش خون و ابزار خشن بهصورت ترسناک نمایش داده میشوند. زندانیشدن پارکر توسط مادرش میتواند برای کودکان ترسناک تلقی شود.
ونزدی و پارکر هردو به سنتشکنی در خانواده (مانند پوشش خلاف عرف خانواده) و اقدامات لجبازانه درقبال مادرشان علاقه دارند. ونزدی بهدلیل مخالفتهای مادرش با متفاوتبودن او، از خانه فرار میکند. افراد خانوادهی آدامز، شوخیهای خطرناکی باهم میکنند و حرکات ناشایست و اقدامات نامناسبی مانند دزدی توسط مادربزرگ خانواده نمایش داده میشود. شخصیت پارکر در این انیمیشن، خیلی زیاد از تلفن همراه استفاده میکند، همچنین با مادر خود رفتار مؤدبانهای ندارد.
مردم نمیتوانند خانوادهی آدامز را بهدلیل تفاوت در سبک زندگیشان در کنار خود بپذیرند؛ اما درنهایت، دوستی و همزیستی جایگزین درگیری بین خانوادهی آدامز و مردم شهر میشود. مردم متوجه میشوند که قضاوتهایشان دربارهی این خانواده براساس شایعات بوده است و یاد میگیرند با آنها روابط سازندهای برقرار کنند. کنارآمدن با تفاوت میان نسلها و آزادگذاشتن فرزندان در انتخاب آنچه میخواهند، پیام دیگر این انیمیشن است. پاگزلی و ونزدی با پدر و مادرشان اختلاف نظر دارند. پاگزلی به بمبهای دستساز علاقه دارد، درحالیکه پدرش از او میخواهد شمشیرزنی یاد بگیرد. ونزدی هم به دوستشدن با مردم بیرون از عمارت علاقه دارد؛ اما مادرش برای محافظت از او، میخواهد که از عمارت خارج نشود. زمانیکه پاگزلی با بمبهای دستساز و ونزدی با دوست جدیدش موفق میشوند که خانواده را از خطر نجات دهند، پدر و مادر آنها حق را به فرزندانشان میدهند.
ونزدی دختر نوجوان و بااعتمادبهنفس خانواده است. زمانیکه خانوادهی او بهخطر میافتند، آنها را نجات میدهد. تلاش پاگزلی هم برای نجات جان خانواده، میتواند نشاندهندهی مسئولیتپذیری درقبال خانواده باشد. شخصیت ونزدی و پارکر هردو سعی دارند آنچه را که مطابق میلشان است انجام دهند و در این مسیر خلاف خواستهی خانوادهشان عمل میکنند و باعث ناراحتی والدینشان میشوند، حتی ونزدی پس از لجبازی با مادرش از خانه فرار میکند. رفتار آن دو در خانواده میتواند الگوی منفی محسوب شود.
آنچه لازم است والدین بدانند
خانوادهی آدامز» یک خانوادهی خاص هستند که سبک زندگی آنها با خشونت بالایی همراه است. رفتارهای خشونتآمیز خانوادهی آدامز بهصورت هنجار و حتی بهعنوان شوخی و تفریح به نمایش درمیآید. بنابراین احتمال رویآوردن کودکان شما به خشونت پس از تماشای این اثر وجود دارد. همچنین برخی از مکانها، تاریکی و صداهای عجیب همراه با موزیک ترسناک میتواند مخاطب را بترساند، هرچند ژانر کمدی اثر به کمک مخاطب میآید؛ اما بهتر است احتمال ترس در کودکان را درنظر بگیرید.پیام مثبت این انیمیشن (درک تفاوتها) در اثر تغییر نظر شخصیتها و پس از نمایش اقدامات نادرست مطرح میشود. پس بهتر است با یک گفتوگوی ساده، در فهم رفتارهای درست از نادرست و درک پشیمانی شخصیتها به کودکان کمک کنیم.در خانوادهی آدامز فرزندان خانواده با والدینشان اختلافنظر دارند و لجبازی با والدین، عملکردن خلاف خواستهی آنها، بیادبی نسبت به مادر و حتی ترک خانه توسط شخصیتهای نوجوان نمایش داده میشود. دربارهی نادرستبودن این رفتارها به فرزندتان توضیح دهید و راهحلهای بهتری به آنها معرفی کنید. با آنها دربارهی گفتوگو با والدین بهجای لجبازی صحبت کنید و به فرزند خود اطمینان دهید که اگر در خانه نظر مخالفی داشته باشد شما به او گوش میکنید.خلاصه: رفتارهای نادرست در برابر خانواده، صحنههای ترسناک و رفتارهای خشونتآمیزی که بهصورت هنجار و حتی بهعنوان شوخی و تفریح در خانوادهی آدامز نمایش داده میشود، میتواند بر کودکان تأثیر بگذارد.
نام شخصیتها:
پاگزلی: پسر خانوادهی آدامز. او به مواد منفجره علاقه دارد؛ اما طبق رسم خانوادهی آدامز، باید شمشیرزنی را یاد بگیرد،
مارگو نیدلر: او یک طراح ساختمان است که شهرکی با خانههای یکشکل و رنگارنگ بهوجود آورده است. ساختمان متروک و متفاوت خانوادهی آدامز باعث میشود که مارگو، مردم را علیه این خانواده تحریک کند تا آنها را از منطقه بیرون کنند.
وقتی که شما از وب استفاده میکنید، تک تک حروف قرار گرفته شده در هر صفحه را مطالعه نمیکنید . شما در بدنه برگه کاوش میکنید و براساس فرضیاتتان معمولا بررسی میکنید. وقتی که شرکتی بخواهد به شما حقه بزند میتواند از این حالت استفاده کند. به این صورت که آنها چیزی را نمایش میدهند که واقعیت آن چیز دیگریست.
چنین تکنیک طراحی که کاربران را مجبور به انجام کاری میکند که آنها نمیخواهند در واقع مشکلات اخلاقی به دنبال دارد. چنین رویکردی باعث میشود که سیستم آنالیز شما دادهها و ارقام مصنوعی را بدست بیاورد. بنابراین گزارشها از آمار تعامل کاربران و… واقعی نخواهند بود.
در یک مقاله که Hoa Loranger در آن به موضوع الگوهای تاریک پرداخته میگوید: «هرگونه فایدهی کوتاه مدتی که یک شرکت از طریق الگوهای تاریک دریافت کرده است، در بلند مدت از دست خواهد داد.»
الگوهای تاریک به طور عامیانه در پنج دسته بندی از تکنیک های فریبنده ی طراحی قرار می گیرد :
در چنین حالتی طراحی به صورت هدفمندانه سعی دارد تا تمرکز کاربران را روی چیزی به عنوان یک حواس پرتی از چیز دیگری قرار دهد. اغلب اوقات چنین حالتی در قالب رها کردن اطلاعات ناخواسته به یک وبسایت نمایش داده میشود. اما مرسومترین حالت چنین گمراهی تکنیک محبوب دکمه «خیر» است که در نهایت منجر به تایید میشود. در حقیقت طراحی در این حالت سعی میکند تا نشان دهد که تنها یک گزینه درست برای شما وجود دارد. این موضوع را حتی میتوان در اپلیکیشنها و بازیها نیز دید
برای مثال در آنها دکمه «خرید سکه بیشتر» به صورت بزرگ در صفحه ظاهر میشود و در گوشهای از صفحه نمایش با فونت بسیار ریزی دکمه «نه نمیخوام» هم قرار گرفته شده است. کلیک و انتخاب این دکمه معمولا کار سختی است!
وقتی که یک تبلیغ به عنوان محتوا یا المانی از ناوبری ظاهر میشود، چنین موضوعی نیز حقه است.
بسیاری از وبسایتها سعی دارند تا از شما بابت چیزی (که میشود به صورت رایگان در همانجا بدست آورد) پول بگیرند.
معمولا وبسایتها سعی میکنند تا شما را به متصل کردن آدرس ایمیل یا شبکههای اجتماعیتان به وبسایت ترغیب کنند. با این کار میتوانید با دوستانی که میشناسید به صورت آنلاین بازی کنید. بعد از انجام چنین کاری شما با مقوله اسپمینگ و اطلاعاتی که یقینا الگوی تاریک هستند روبرو میشوید. به نظر میرسد که چنین موضوعی به پیشرفت شرکت منتهی میشود اما در واقعیت اینگونه نیست.
آیتمها و هزینههای اضافی که در قسمت پرداخت ظاهر میشوند نیز الگوهای تاریک هستند، البته چنین مواردی بسیار مرسوم نیست اما با این حال هنوز هم اتفاق میافتند. برخی دیگر از وبسایتها حتی با وجود اینکه کوپنهای تخفیف ارائه میدهند اما آن را به صورتی از چشم کاربران مخفی میکنند. به وبسایت GoDaddy در زیر نگاه کنید، گزینه Privacy Protection بدون اینکه کاربر قصد استفاده از آن را داشته باشد در حال اضافه شدن به خریدهایش است.
این فکر که از کنشهای کاربری به صورت غیر اخلاقی برای سوددهی شرکت استفاده کنید، فکری ناقص و نادرست است. این فواید در کوتاه مدت اتفاق میافتند و در بازه طولانی زمانی باعث میشوند که شرکت نرخ تبدیلات کمتری داشته باشد، به این دلیل که مشتریان آگاه میشوند و میتوانند خطراتی که با آنها همراه میشوند را متوجه شوند.
برخی از شرکتها به دنبال یک راه میانبر برای دسترسی به منافع بیشتر در بازه زمانی کمتری هستند، اما آنها نمیدانند که در بلند مدت این کار سبب میشود تا اعتماد و اعتبار برندشان کاهش پیدا کند.
بعد از اینکه کاربران متوجه شدند که قدمهایی برداشتهاند که واقعا نیاز ندارند، احساس سرخوردگی و عصبانیت میکنند. کاربران نمیخواهند که با از دست دادن حریم شخصیشان از طریق این الگوهای تاریک فرایند کاوش در وبسایت را ادامه دهند. این الگوها مخالف و در ضدیت با تجربه کاربری هستند و احتیاجات کاربری را برآورده نمیکنند.
طراحان امروزه براساس دادهها تصمیم گیری میکنند، بنابراین پروسه طراحی امروزه کمتر موضوعی شده است. با این حال در برخی از سناریوها بهتر است که اصول و قواعد طراحی را برای بلند مدت دنبال کنیم. با این کار میتوانیم از موفقیتمان مطمئن شویم. سعی کنید اساس و پایه شرکتتان را بر پایه درستی و راستگویی بنا کنید، به این دلیل که حقایق به زودی برای مشتریان آشکار خواهد شد.
الگوهای تاریک سعی در فریب مردم دارند، یک پروسه ای است که اجتناب کردن کاربر، از آن سخت است. الگو های تاریک کاربر را به مسیر های خطرناکی می کشانند و گاهی اوقات نیز آنها را در سردرگمی رها می کنند. به عنوان یک طراح وب به شما پیشنهاد می کنم که تا حد ممکن از الگوهای تاریک فاصله بگیرید.
اگر شما به تاکتیک های مارکتینگ باور دارید، در نهایت این زیر سوال بردن اخلاق است، باید مسیری جدید در پیش بگیرید. بازدید کننده ها، موتورهای جستجو و اکثریت شبکه های اجتماعی عمل الگوهای تاریک را مجازات و با آنها برخورد می کنند. اگر به اعتبار و شهرت برند خودتان اعتماد دارید از انجام این الگو ها خودداری کنید.
همجنسگرایی ورسانه
اولویت بخشی و پررنگ سازی: نحوه تأثیر رسانه بر دیدگاه افراد درباره همجنس گرایی
دیدگاه افراد درباره همجنس گرایی طی فرآیند اجتماعی شدن شکل می گیرد و لذا در معرض تغییر قرار دارد. نظرسنجی های مختلف از آغاز جنبش سیاسی همجنس گرایان در دهه ۶۰ میلادی تاکنون نشان دهنده تغییر چشمگیر دیدگاه عمومی نسبت به پذیرفتنی بودن همجنس گرایی، ازدواج همجنس گرایان و تکفل کودکان توسط زوج های همجنس گراست. این تغییر چشمگیر، علاوه بر قانونی شدن ازدواج همجنس گرایان در ۱۵ کشور جهان و ۱۳ ایالت آمریکا تا این لحظه، حاکی از هدفمند بودن فعالیت های مربوطه در جهت حمایت از همجنس گرایی است؛ -حال آنکه ظاهر امر آن است که حمایت از همجنس گرایی موضوعی مربوط به حقوق بشر و عاملین آن محدود به فعالان جامعه مدنی است.
نمایش همجنس گرایان، همجنس گرایی، و اطلاعات مرتبط با آن در رسانه ها، یکی از منابع اصلی اطلاع افراد درباره همجنس گرایی است. بنا بر نظریه رشد اجتماعی (cultivation theory) که در ۲۰۰۲ مطرح شد، مصرف تولیدات رسانه ای را می توان یکی از عوامل شکل دهی به دیدگاه مخاطبین درباره همجنس گرایی دانست. مطالعات مختلف انجام شده حاکی از وجود همبستگی میان افزایش تولیدات رسانه ای درباره همجنس گرایی و بهبود دیدگاه عمومی نسبت به آن است.
نتایج مطالعه ای در ۱۹۹۶ نشان داد از میان ۸۲ دانشجوی مورد تحقیق، کسانی که فیلم مستند هاروی میلک (Harvey Milk) درباره یک سیاستمدار همجنس گرای قربانی هموفوبیا را دیده اند، تعصب کمتری نسبت به همتایان خود در گروه کنترل که فیلم را ندیده اند بر ضد همجنس گرایی بروز دادند. مطالعه مشابهی در ۲۰۰۲ نشان داد مشاهده فیلمی با شخصیت های همجنس گرا، با افزایش پذیرش نسبت به همجنس گرایی در میان تماشاگران در مقایسه با افراد گروه کنترل که فیلم را تماشا نکرده بودند، همراه بود. همچنین، مطالعه ای در ۲۰۰۶ نشان داد افرادی که تعداد دفعات بیشتری فیلم همجنس گرایانه معروف ویل و گریس (Will and Grace) را تماشا کرده اند، تعصب کمتری در مقایسه با افرادی که تعداد دفعات کمتری این فیلم را دیده اند در ضدیت با همجنس گرایان داشتند. قطعاً تولیدکنندگان رسانه ای با وقوف به این امر تولیدات خود در رابطه با همجنس گرایی را از سال ها قبل هدایت و کنترل می کنند.
در ۲۰۰۱، شخصیت های همجنس گرا ۷. ۵٪ از شخصیت های فیلم های آمریکایی را تشکیل می دادند. در ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳، ۵٪ از محتوای جنسیتی برنامه های تلویزیونی آمریکایی درباره اقلیت های جنسی (شامل همجنس گرایان) بوده است. اگرچه حامیان همجنس گرایی از نسبت دادن ویژگی هایی همچون ابتلای به ایدز، ول انگاری اخلاقی و شخصیتی، شیرین عقل بودن، روابط رمانتیک ناقص و ویژگی های جنس مخالف به شخصیت های همجنس گرای این تولیدات رسانه ای انتقاد می کنند، اما اصل اولویت بخشی و پررنگ سازی موردنظر کارشناسان رسانه به موضوع همجنس گرایی و بازنمایی فردی در شخصیت «همجنس گرا» بیانگر اهمیت پرداختن صرف به موضوع همجنس گرایی به نفع همجنس گرایی، ولو در شکل منفی یا قالبی، است.
علاوه بر این، برخی تولیدات جدید رسانه ای نشان دهنده تغییر روند بازنمایی همجنس گرایان به صورت ارائه روایت های متنوع تر و باورپذیرتر از این گروه است. برای مثال، شخصیت بیانکا در سریال تلویزیونی "همه فرزندان من" نمایشگر دختری است که بعد از یافتن گرایش جنسی خود و پیروز شدن در جدال برای پذیرفتن آن، به تدریج موفق می شود سایر خصوصیات دوره نوجوانی خود را نیز بشناسد و بپذیرد. به این ترتیب، فیلم موفق می شود همجنس گرایی بیانکا را به عنوان مقوله ای هویتی همچون سایر مقولات هویت و نوجوانی ارائه کند.
در میان تولیدات سینمایی هالیوود، همجنس گرایان را می توان به دو صورت مشاهده کرد: همجنس گرایان در قالب ویژگی های قالبی که جامعه به واسطه منابع اطلاعاتی مختلف از آنها می شناسد ولی مورد پذیرش حامیان همجنس گرایی نیست. این دسته فیلم هایی هستند که همجنس گرایی به صورتی جانبی در آنها گنجانده شده است. از سوی دیگر، فیلم هایی هستند که همجنس گرایی تم اصلی آنها بوده و عموماً تصویری مطلوب و پذیرفتنی از همجنس گرایان ارائه می کنند به طوری که حس همدردی و گاه تحسین مخاطب را برمی انگیزند.
بنابراین، مشاهده می شود که روند پرداختن به همجنس گرایی در رسانه های مختلف اگرچه با بازنمایی ویژگی های قالبی مورد انتقاد حامیان همجنس گرایی آغاز شده است، می توان گفت این روند تنها مرحله اولویت بخشی و پررنگ سازی و بخشی از یک جریان گسترده تر بوده و به تدریج جای خود را به پرداخت های کامل تر، متنوع تر و جذاب تر از همجنس گرایان داده یا خواهد داد. در نگاه دیگر، روشن می شود که این شیوه پرداختن به همجنس گرایی با وجود انتقادات حامیان همجنس گرایی مکملی در بخش دیگر تولیدات داشته که شیوه ای کاملاً متفاوت در بازنمایی همجنس گرایان دارد.
شوهای تلویزیونی
اولین شوی تلویزیونی آمریکایی که یک همجنس گرا را مقابل دوربین قرار داد، «دنیای واقعی» بود که در کنار هفت «فرد غریبه» که در هر فصل معرفی می کرد، یک همجنس گرا را برای اولین بار در ۱۹۹۲ معرفی کرد. از این تاریخ، هریک از فصول این برنامه یک چهره همجنس گرا را به تماشاگران معرفی کرده و به این ترتیب این برنامه به طور جدی در خدمت عادی سازی همجنس گرایی به عنوان یک «سبک زندگی» برای بینندگان عمل کرده است.در یکی از فصول این برنامه در سال ۲۰۰۰، از میان ۷ شرکت کننده دو نفر، به جای یک نفر معمول در هر فصل، همجنس گرا بودند. از این میان، یکی دارای ویژگی های شناخته شده آن دوران درباره همجنس گرایان بود در حالی که فرد دیگر دارای ویژگی های عادی افراد معمولی جامعه آمریکا بوده و دوستان وی بعد از پی بردن به همجنس گرا بودن او ابراز ناباوری کردند. این موضوع در حقیقت استراتژی هوشمندانه ای بود برای بیان این ایده که همجنس گرایان همچون سایر افراد جامعه می توانند خوب یا بد، رذل یا مهربان، ول انگار یا متشخص، و مهم تر از همه، عادی باشند.
در ۲۰۰۰، برنده یکی از رقابت های یک شوی تلویزیونی آمریکایی مشابه به نام «بازمانده» (Survivor) فردی همجنس گرا به نام ریچارد هچ بود که معتقد بود علت برنده شدنش همجنس گرا بودنش است.
مجلات
مجلات همجنس گرایان در آمریکا عمدتاً توسط اشخاص همجنس گرا تولید می شوند. این نشریات شامل نشریاتی است که همجنس گرایی را به عنوان یکی از موضوعات در نظر داشته و به آن نگاه تابوی اجتماعی ندارد. از جمله «حامی» (Advocate) و مجله نیوزویک (Newsweek)، و نشریاتی که همجنس گرایی تم اصلی آنهاست همچون «غریزه» (Instinct)، «برون» (Out)، «ژانر» (Genre) و غیره. این نشریات به طور زیرکانه ای هویتی دوگانه از همجنس گرایان ارائه می دهند که از سویی دارای غریزه ای سرکش و لذا جذاب و وسوسه کننده هستند، و از سوی دیگر افرادی که بسیار متشخص، متمدن و فعال سیاسی هستند.
تم عمده این مجلات سکس، فشن و پول است و به این ترتیب، یک سبک زندگی به مخاطب عرضه می شود که در نگاه سکولار بسیار کامل و بی نقص جلوه می کند؛ چرا که در کنار یک زندگی موفق مدنی و فکری حداکثر لذت جسمانی را برای زندگی دنیوی در یک سیستم فردگرا با سطحی ترین تفاسیر از اخلاقیات ارائه می کند. از آنجا که مطالب قابل ارائه در اکثر این نشریات شامل فشن و پول هم هست، مخاطب این نشریات ممکن است شامل غیرهمجنس گرایان نیز بوده و لذا احتمال ایجاد گرایشات همجنس گرایانه در افراد بیشتر و بیشتر به واسطه مواجهه با چنین محصولات رسانه ای را نباید از نظر دور داشت.
«آبی گرم ترین رنگ است»؟!
در شصت و ششمین جشنواره فیلم کن در ماه می ۲۰۱۳، فیلم فرانسوی «آبی گرم ترین رنگ است» (Blue Is the Warmest Color) موفق به دریافت نخل طلایی شد. این اولین جایزه مهم هنری شناخته شده در سطح جهان بود که به فیلمی با موضوع همجنس گرایی داده شده است. بسیاری قبل و بعد از ارائه این جایزه، به تحسین این فیلم از جنبه هنری و محتوا پرداخته و آن را فیلمی متمایز دانستند که لایق نخل طلایی است.
فیلم سه ساعته بازگوکننده تجربه «مدل جنسی» آدله، دختر جوانی است که در آغاز جوانی به دام عشق زنی همجنس گرا با موهای آبیِ رنگ شده به نام اِما می افتد. فیلم دربرگیرنده تجربیات تلخ و شیرین همچون طرد از سوی خانواده، ماه عسل دو زن جوان، اختلافات دو شخصیت در طول داستان، و در نهایت مرگ آدله در اثر بیماری است.
گفته می شود داستان فیلم برگرفته از داستان مصوری با همین نام نوشته جولی مارو (Julie Maroh) در ۲۰۱۰ در نشریه فرانسوی گلنات (Glenat) است. همچنین، گفته می شود عبداللطیف کشیش (Abdellatif Kechiche)، کارگردان تونسی الأصل این فیلم در ساخت فیلم از اثری ناتمام از پیر دو ماریوو (Pierre de Marivaux) نیز الهام گرفته است.
اهدای نخل طلایی به این فیلم در شرایطی توسط استیون اسپیلبرگ، رئیس هیئت ژوری کن صورت گرفت که طی یک اقدام بی سابقه، وی علاوه بر کشیش، دو بازیگر این فیلم، آدله اگزارشوپولو و لی سدو را نیز برای دریافت جایزه به روی صحنه خواند. این اقدام درحالی عجیب تر به نظر می رسد که بدانیم بسیاری، از جمله کارگردان فیلم، تصور می کردند گفتگوی مطولی در میان اعضای هیئت ژوری در پس پرده برای رسیدن به توافق نهایی صورت گرفته است. به علاوه، بسیاری از منتقدین سینمای حرفه ای، فیلم «درون لوین دیویس» (Inside Llewyn Davis) را شایسته دریافت نخل طلایی می دانستند.
اما آنچه بیش از هر چیز دریافت نخل طلایی از سوی این فیلم را غیرمنتظره و سؤال برانگیز می نماید، نه تجمع همزمان مخالفین همجنس گرایی در پاریس برای اعتراض به مصوبه اخیر دولت فرانسه برای قانونی کردن ازدواج و حق حضانت همجنس گرایان، که اظهارات نویسنده اصلی داستان فیلم است.
ژولی مارو، طی اظهاراتی انتقادآمیز صحنه های سکس این فیلم که یکی از عوامل اصلی موفقیت فیلم عنوان شده بود را خجالت آور و نمونه ای از پورنوگرافی دانست که از نظر او هیچ ارزش هنری ندارد. وی با ابراز افسوس از این که کشیش در هنگام دریافت نخل طلایی حتی نامی از وی نبرده است، صحنه سکس معروف ۲۰ دقیقه ای فیلم را به باد انتقاد گرفت؛ چراکه به گواه مشاهداتش در سالن سینما این صحنه ها تنها برای مردان لذت جو که از مشاهده حرکات جنسی زنان کسب لذت می کنند، جاذبیت داشته است.در مصاحبه ای، لی سدو، ایفاکننده نقش اما اظهار داشت تمام صحنه های مربوط به معاشقه او و نقش مقابل ساختگی بوده و این دو در تمام مدت از اندام مصنوعی برای فیلمبرداری این صحنه ها استفاده می کردند. این موضوع، علاوه بر تأیید مصنوعی بودن صحنه های مورد انتقاد مارو، بیانگر آن است که تحسیناتی که از این فیلم به دلیل پرداخت همین صحنه ها انجام شده است، در حقیقت به دور از واقعیت، فاقد ارزش نقد هنری -طبق معیارهای موردنظر جشنواره های این کشورها- و دارای رنگ و بوی سیاسی در اوج اعتراضات مردمی فرانسه به قانونمندشدن همجنس گرایی است
جلسه اول مورخ1401/12/4
رسانه چیست و چه میکند؟
به آن دسته از وسایلی گفته میشود که انتقالدهنده فرهنگها و افکار عدهای باشد، رسانه از تمدنهای جدید بوجود آمده و مورد توجه است. اکنون آنچه که مصداق این تعریف است وسایلی همانند: روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، CDها، ویدئو و... میباشد.
رسانه در نوع آموزشی آن ﺑﻪ ﻛﻠﯿــﻪ اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﯽ گفته ﻣﯽﺷــﻮد ﻛﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ را در ﻣﺤﯿﻂ آﻣﻮزﺷﯽ ﺑﻮﺟﻮد آورﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ آن ﺷﺮاﯾﻂ، ﻓﺮاﮔﯿﺮان، اﻃﻼﻋﺎت، رﻓﺘﺎر و مهارتهای ﺟﺪﯾﺪی را ﺑﺎ درک ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺪﺳﺖ آورند.
تاریخچه رسانههای عمومی
در حدود ۱۶۰ سال قبل با منتشر شدن کاغذ اخبار به مدیریت میرزای شیرازی، ایران وارد جهان رسانهای شد و این در حالی است که در غرب این تاریخ به ۴۰۰ سال پیش برمیگردد.
ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﯾﮏ رﺳﺎﻧﻪ:
رسانهها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان هستند و موجب میشوند که نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خود را از قدرت طلب نمایند.
نگاهی اجمالی به تلاشهای در حال انجام در حوزه رسانههای منطقهای و جهانی، این واقعیت تلخ را آشکار میسازد که تقریباً تمامی رسانههای مسلط جهان اعم از مکتوب، صوتی و تصویری عملاً به ابزاری برای استکبار جهانی تبدیل گردیده اند؛ در جهت ترسیم سیاستهای بینالمللی و منطقهای و ترویج فرهنگ غربی و لیبرالیسم سکولاریسم و نفی تنوع فرهنگی و تشویق به تمرد از اصول و ارزشهای اسلامی و ملی.
پیدایش انواع رسانههای نوین، شیوه اطلاع رسانی را دگرگون کرده است. به طوری که رسانه در میان رویداد و مردم، مسیری مجازی ایجاد کرده و در مدلهای رسمی، نیمه رسمی یا غیر رسمی که بر خبرگزاریها و سایتهای رسمی، وبلاگها و سایتهای نسبتا معتبر دلالت دارد، ساز و کار خاصی برای امر اطلاع رسانی و اطلاعیابی تعریف کرده است. پیدایش و توسعه رسانههای غیر رسمی یا نیمه رسمی جهانی با عنوان وبلاگ نیز که روزانه بر تعداد آن ها افزوده میشود، تاثیر بسزایی بر امر اطلاع رسانی در مدلهای جدید با محوریت کاربر دارد. این مسئله حجم محتوای تولید شده را در جهان تا حد زیادی افزایش میدهد، از سویی دیگر میزان مشارکت اجتماعی کاربران را بیشتر کرده و به موازات آن آگاهی روزآمد کاربران را نیز ارتقاء میبخشد. در نتیجه ورود به عصر جامعه اطلاعاتی و تولد و گسترش رسانههای الکترونیکی و اینترنتی، مرز میان رویداد و مردم را باریکتر از قبل معرفی کرده است.
اﻫﻤﯿﺖ ﮐﺎرﺑﺮد رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ:
١- ﺷﻜﻞدﻫﯽ ﺗﺠﺎرب ﯾﺎدﮔﯿﺮی دﺳﺖ اول و ﯾﺎ ﻧﺰدﯾﻚ ﺑﻪ آن
٢- اﯾﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺗﺪاوم آن
٣- ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ در زﻣﺎن آﻣﻮزش
۴- ارﺗﺒﺎط آﺳﺎنﺗﺮ و ﺗﻔﻬﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮ
۵- ﺷﻜﻞدﻫﯽ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺮﯾﻊﺗﺮ ، ﻋﻤﯿﻖﺗﺮ و ﭘﺎﯾﺪارﺗﺮ
۶- ﺷﻜﻞدﻫﯽ ﺗﺠﺎرب ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ
مارسل دانسی و تعریف رسانه
حتی کسانی مثل مارسل دانسی که حساسیت ویژهای به واژهها دارند و مراقبند کلمات به سادگی برای هر کاربردی خرج نشوند و معنایشان گم نشود، باز هم در مورد رسانه نتوانستهاند قانون خود را رعایت کنند. او در تعریف رسانه میگوید: «هر ابزار، روش و وسیلهای که برای ارتباط به کار برود، رسانه است.